فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Surgical

ˈsɜrːdʒɪkl ˈsɜːdʒɪkl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
مربوط به جراحی پزشکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The hospital needed more surgical instruments.
- بیمارستان به ابزار جراحی بیشتری نیاز داشت.
- Surgical procedures require sterile environments.
- روندهای جراحی نیازمند محیط‌های استریل هستند.
- Surgical masks are required in the operating room.
- استفاده از ماسک جراحی در اتاق عمل الزامی است.
- surgical instruments
- ابزار جراحی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد surgical

  1. adjective relating to or requiring or amenable to treatment by surgery especially as opposed to medicine
    Synonyms:
    operative operational healing curative with the surgeon's knife
    Antonyms:
    medical nonsurgical

ارجاع به لغت surgical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «surgical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/surgical

لغات نزدیک surgical

پیشنهاد بهبود معانی