آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Surgery

ˈsɜrːdʒri ˈsɜːdʒri

شکل جمع:

surgeries

معنی surgery | جمله با surgery

noun countable uncountable B2

پزشکی جراحی، عمل جراحی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

After the surgery, the patient was required to stay in the hospital for several days.

لازم بود بیمار بعد از جراحی چندین روز در بیمارستان بماند.

The surgeon performed a successful surgery on the patient's heart.

جراح یک عمل جراحی موفقیت‌آمیز روی قلب بیمار انجام داد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

he's a specialist in brain surgery.

او متخصص جراحی مغز است.

The surgery lasted several hours.

جراحی ساعت‌ها طول کشید.

a doctor who has performed many surgeries

پزشکی که جراحی‌های بسیاری انجام داده

noun countable uncountable B2

انگلیسی بریتانیایی مطب، کلینیک

در انگلیسی آمریکایی از office استفاده می‌شود.

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

I went to the surgery this morning to have my blood pressure checked.

صبح امروز به کلینیک رفتم تا فشار خونم را اندازه بگیرم.

The surgery opens at eight o’clock every weekday morning.

مطب پزشک هر روز هفته ساعت هشت صبح باز می‌شود.

noun countable

انگلیسی بریتانیایی جلسه‌ی ملاقات، وقت ملاقات (با نماینده‌ی مجلس)

Because of the upcoming election, the MP’s surgeries have become very busy.

به‌دلیل انتخابات پیش‌رو، جلسات ملاقات نماینده بسیار شلوغ شده‌اند.

The surgery gives citizens a chance to voice their concerns directly.

جلسه‌ی ملاقات، به شهروندان فرصتی می‌دهد تا نگرانی‌های خود را مستقیماً بیان کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد surgery

  1. noun the study and practice of medicine
    Synonyms:
    operative surgery cryosurgery
  1. noun a medical procedure involving an incision with instruments; performed to repair damage or arrest disease in a living body
    Synonyms:
    operation surgical operation surgical procedure incision resection section surgical process enucleation abscission aciurgy operating room operating theater operating theatre or
  1. adjective
    Synonyms:

سوال‌های رایج surgery

شکل جمع surgery چی میشه؟

شکل جمع surgery در زبان انگلیسی surgeries است.

ارجاع به لغت surgery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «surgery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/surgery

لغات نزدیک surgery

پیشنهاد بهبود معانی