گذشتهی ساده:
excisedشکل سوم:
excisedسومشخص مفرد:
excisesوجه وصفی حال:
excisingشکل جمع:
excisesمالیات کالاهای داخلی، مالیات غیرمستقیم، مالیات بستن بر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
قطع کردن یا بریدن با عمل جراحی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
John excised the tumor from the patient's head.
جان غده را از مغز بیمار درآورد.
The censor excised parts of the film.
سانسورچی بخشی از فیلم را زد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «excise» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/excise