گذشتهی ساده:
extirpatedشکل سوم:
extirpatedسومشخص مفرد:
extirpatesوجه وصفی حال:
extirpatingاز بن کندن، ریشهکن کردن، از بین بردن، بهکلی نابودکردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an ignorance which even religion has not been able to extirpate
جهالتی که حتی مذهب هم نتوانسته است آن را ریشهکن کند
the extirpation of illiteracy
ریشهکنسازی بیسوادی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «extirpate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extirpate