امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Efface

ɪˈfeɪs ɪˈfeɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
پاک کردن، محو کردن، ستردن، زدودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The murals have been effaced by the touch of too many hands and bodies.
- نقاشی‌های روی دیوار به‌دلیل تماس دست‌ها و بدن مردم محو شده‌اند.
- Peace shall efface the memory of this terrible war.
- صلح خاطره‌ی این جنگ وحشت‌زا را خواهد سترد.
- After the husband's scandal, the wife effaced herself to a large extent.
- پس از رسوایی شوهر، همسرش بسیار کم‌پیدا شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد efface

  1. verb erase
    Synonyms:
    delete eliminate destroy cancel edit wipe out cross out rub out expunge obliterate blot out scratch out white out blue-pencil fade

ارجاع به لغت efface

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «efface» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/efface

لغات نزدیک efface

پیشنهاد بهبود معانی