فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Delete

dɪˈliːt dɪˈliːt

گذشته‌ی ساده:

deleted

شکل سوم:

deleted

سوم‌شخص مفرد:

deletes

وجه وصفی حال:

deleting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B1

خط زدن، حذف کردن، برداشتن، انداختن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He deleted their names from the list.

او اسامی آن‌ها را از فهرست قلم زد.

The letter was on the desk but its date and signature had been deleted.

نامه روی میز بود؛ ولی تاریخ و امضای آن حذف شده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد delete

  1. verb erase, remove
    Synonyms:
    remove erase eliminate drop exclude cut omit destroy cancel clean edit rub trim expunge efface obliterate strike out cross out cut out rub out wipe out clean up annul snip rule out black out squash bleep sanitize decontaminate blue-pencil pass up squelch sterilize blot out X-out
    Antonyms:
    add put in

ارجاع به لغت delete

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «delete» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/delete

لغات نزدیک delete

پیشنهاد بهبود معانی