گذشتهی ساده:
deletedشکل سوم:
deletedسومشخص مفرد:
deletesوجه وصفی حال:
deletingخط زدن، حذف کردن، برداشتن، انداختن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He deleted their names from the list.
او اسامی آنها را از فهرست قلم زد.
The letter was on the desk but its date and signature had been deleted.
نامه روی میز بود؛ ولی تاریخ و امضای آن حذف شده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «delete» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/delete