گذشتهی ساده:
sterilizedشکل سوم:
sterilizedسومشخص مفرد:
sterilizesوجه وصفی حال:
sterilizingسترون کردن، نازا کردن، بیبار یا بیحاصل کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After her illness, she became sterile.
پس از بیماری نازا شد.
sterilized surgical instruments
ابزار جراحی گندزداییشده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sterilize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sterilize