گذشتهی ساده:
fumigatedشکل سوم:
fumigatedسومشخص مفرد:
fumigatesوجه وصفی حال:
fumigatingبخاردادن، دود دادن، ضدعفونی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After the appearance of typhus, the whole house was fumigated.
پس از پیدایش بیماری تیفوس همهی خانه را با گازدود گندزدایی کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fumigate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fumigate