آخرین به‌روزرسانی:

Fumigation

ˌfjuːməˈɡeɪʃn ˌfjuːmɪˈɡeɪʃn

شکل جمع:

fumigations

معنی

noun

دودآکنی، گاز دود دادن، بخور(دادن)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fumigation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fumigation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fumigation

لغات نزدیک fumigation

پیشنهاد بهبود معانی