آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

متمم به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / motammam /

complementary, concluding, ending

complementary

concluding

ending

تمام‌کننده

یک پاراگراف متمم برای تقویت نتیجه‌گیری اضافه شد.

An ending paragraph was added to reinforce the conclusion.

خدمات متمم برای کامل کردن بسته ارائه می‌شوند.

Complementary services are offered to complete the package.

اسم
فونتیک فارسی / motammam /

complement, supplement, continuation

complement

supplement

continuation

کامل‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

روسری متمم زیبایی برای لباس او است.

The scarf is a nice complement to her outfit.

این کتاب متمم کاملی برای کتاب اصلی است.

This book is a perfect supplement to the main textbook.

اسم
فونتیک فارسی / motammam /

codicil, addendum, enclosure

codicil

addendum

enclosure

ضمیمه

وکیل به او توصیه کرد که به‌جای اینکه کل سند را بازنویسی کند، متممی تهیه کند.

The lawyer advised her to prepare a codicil rather than rewriting the entire document.

لطفاً متمم قرارداد پیوست‌شده را ملاحظه کنید.

Please find the enclosure for the contract attached.

اسم
فونتیک فارسی / motammam /

ریاضی antilogarithm

antilogarithm

پادلگاریتم

متمم عمل معکوس لگاریتم گرفتن است.

An antilogarithm is the inverse operation of taking a logarithm.

متمم صفر برابر با یک است.

The antilogarithm of zero is one.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد متمم

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت متمم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «متمم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/متمم

لغات نزدیک متمم

پیشنهاد بهبود معانی