آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

عاری به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / aari /

bare, naked, barren (of)

bare

naked

barren

لخت

اتاق بدون هیچ اثاثی عاری بود.

The room was naked without any furniture.

قفسه‌ها بعداز فروش عاری بودند.

The shelves were bare after the sale.

صفت
فونتیک فارسی / aari /

devoid, void, free, without, lacking, barren, denuded

devoid

void

free

without

lacking

barren

denuded

بری، فاقد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

برو ای عاری ز وفاداری ...

Be gone! you're devoid of faithfulness...

عاری از خلاقیت

barren of creativity

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عاری

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت عاری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عاری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عاری

لغات نزدیک عاری

پیشنهاد بهبود معانی