فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

برهنه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عریان، لخت

فونتیک فارسی

berehne, berahne
صفت

naked, bare, nude, bared, stripped, disrobed, psilate, unrobed, denudate, unclad

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

با پای برهنه به طرف منزل خود دوید.

He galloped home barefoot.

برهنه به دنیا می‌آییم و برهنه می‌رویم.

We come to the world naked and we go naked.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برهنه

  1. مترادف:
    پتی عاری عریان عور لاج لخت نامستور
    متضاد:
    پوشیده مستور

ارجاع به لغت برهنه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برهنه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برهنه

لغات نزدیک برهنه

پیشنهاد بهبود معانی