innocent, cleared, exonerated, absolved, acquitted, guiltless, exempt
innocent
cleared
exonerated
absolved
acquitted
guiltless
exempt
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او از تمام اتهامات مبرا شناخته شد.
She was found innocent of all charges.
کارمند از هرگونه دخالت در سرقت مبرا شد.
The employee was cleared of any involvement in the theft.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
شکل درست و معیار این واژه «مبرّا» است.
این واژه عربیتبار بهمعنای «پاکشده»، «بیتقصیر» یا «خالی از عیب» بهکار میرود؛ مثلاً: «او را از هرگونه اتهامی مبرّا دانستند.»
نوشتن آن به صورت «مبرّی» نادرست است و پایهای در زبان معیار ندارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مبرا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مبرا