حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
avoiding, free (of), devoid, clear, immune
avoiding
free
devoid
clear
immune
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بری از هرگونه نظر متعصبانه
free of any biased opinions
(حافظ) … سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود
… from head to foot, she was free of any blemish
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بری» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بری