آخرین به‌روزرسانی:

تهی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / tohi /

ادبی empty, bare, vacant, void, vacuous, null, barren, jejune, blank, unoccupied, windy, inane, hollow

خالی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

مجموعه‌ی تهی

null set

خزانه‌ی مملکت تهی بود.

The country's coffers was were empty.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تهی

  1. مترادف:
    پوچ تخلیه خالی خلاء
    متضاد:
    پر مملو

ارجاع به لغت تهی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تهی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تهی

لغات نزدیک تهی

پیشنهاد بهبود معانی