آخرین به‌روزرسانی:

تهی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خالی

فونتیک فارسی

tohi
صفت

ادبی empty, bare, vacant, void, vacuous, null, barren, jejune, blank, unoccupied, windy, inane, hollow

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

مجموعه‌ی تهی

null set

خزانه‌ی مملکت تهی بود.

The country's coffers was were empty.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تهی

  1. مترادف:
    پوچ تخلیه خالی خلاء
    متضاد:
    پر مملو

ارجاع به لغت تهی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تهی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تهی

لغات نزدیک تهی

پیشنهاد بهبود معانی