feather, plume, quill, pinion, penna, tectrix, pumule, petro-
feather
plume
quill
pinion
penna
tectrix
pumule
petro-
کلاه او آمیزهی زیبایی از پر، پارچهی توری و نمد بود.
Her hat was a charming confection of feathers, net, and felt.
بالای کلاهخود او یک پر زینتی مرکب از سه پر قرمز وجود داشت.
On top of his helmet there was a plume of three red feathers.
پرندگان سالی یک یا دو بار پر میریزند.
Birds molt once or twice a year.
پرنده پر نمیزد، احدی دیده نمیشد.
There wasn't a soul to be seen.
مجازی wing
wing
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
برخی دایناسورها بالهای پوشیده از پر داشتند.
Some dinosaurs had feathery wings.
پرندهای که پر و بال میزند
a bird thrashing its wings
leaf, page, blade, section
leaf
page
blade
section
پر کاه
blade of straw
پر کاهو
leaf of lettuce
full, filled, brimful, loaded, stuffed, packed, charged, replete, abrim, loaded, cramfull, brimming, jam-packed
full
filled
brimful
loaded
stuffed
packed
charged
replete
abrim
loaded
cramfull
brimming
jam-packed
یک قایق پر از مسافر
a full boatload of passengers
پل چوبی با چندین بشکهی پر از هوا روی آب شناور بود.
The wooden bridge was buoyed up by several air-filled barrels.
زنی ثروتمند با دستانی پر از جواهر
a rich lady with bejeweled hands
پارکی پر از جمعیت
a park aswarm with people
مجازی knowledgeable, learned, scholarly
knowledgeable
learned
scholarly
او مرد خردمند و پری بود
He was an intellectual, scholarly man
مردی جوان و پر
a scholarly young man
a combining form (meaning: stuffe, full, -ent)
a combining form
پرآب
watery
پرافتخار
honorable
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
کلمهی «پر» در زبان انگلیسی به Feather ترجمه میشود.
پر یکی از ویژگیهای برجسته و منحصربهفرد پرندگان است که علاوه بر زیبایی ظاهری، نقشهای حیاتی متعددی در زندگی آنها ایفا میکند. ساختار پر شامل یک محور مرکزی به نام ریشک (rachis) و شاخههای فرعی است که به آن شکل و انعطاف میدهند. این ساختار سبک و مقاوم به پرندگان اجازه میدهد تا علاوه بر حرکت در هوا، از بدن خود محافظت کرده و دمای بدنشان را تنظیم کنند. پرها در انواع و اشکال مختلف وجود دارند و هر نوع پر عملکرد خاصی دارد، از جمله پرهای پرواز، پرهای پوششی و پرهای تزئینی.
یکی از مهمترین نقشهای پر، کمک به پرواز است. پرهای بال و دم، با شکل و چینش خاص خود، جریان هوا را هدایت میکنند و به پرنده امکان بلند شدن، کنترل حرکت و مانور در هوا را میدهند. پرهای بال معمولاً بلند، محکم و انعطافپذیر هستند تا نیروی لازم برای پرواز را فراهم کنند، در حالی که پرهای دم نقش هدایت و تعادل را ایفا میکنند. بدون این پرها، پرندگان نمیتوانند در هوا به شکل مؤثر حرکت کنند و زندگی آنها به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد.
علاوه بر پرواز، پرها نقش مهمی در حفاظت و تنظیم دمای بدن دارند. پرهای نرم و پفدار، معروف به پرهای پوششی، لایهای محافظ روی پوست ایجاد میکنند که از سرما، گرما و رطوبت جلوگیری میکند. این لایه عایق، انرژی پرنده را حفظ کرده و به او کمک میکند در شرایط محیطی سخت زنده بماند. همچنین پرها به محافظت در برابر آسیبهای مکانیکی و آفات و حتی در برخی موارد در جذب رطوبت و پاکسازی پوست نقش دارند.
پرها همچنین نقشهای اجتماعی و زیباشناختی دارند. رنگها، الگوها و شکلهای مختلف پرها در جذب جفت، برقراری ارتباط با دیگر پرندگان و نشان دادن قدرت یا موقعیت اجتماعی استفاده میشوند. پرهای رنگارنگ و تزئینی اغلب در مراسم جفتگیری یا نمایشهای رفتاری اهمیت دارند و میتوانند نشاندهنده سلامت و شایستگی پرنده باشند. این ویژگیهای ظاهری همچنین برای انسانها الهامبخش هنر، مد و نمادهای فرهنگی بودهاند.
از دیدگاه علمی و فرهنگی، پرها علاوه بر اهمیت زیستی، کاربردهای متنوعی برای انسان داشتهاند. از پرهای پرندگان در ساخت لباسهای تزئینی، بالشها، لحافها و حتی هنرهای دستی و تزئینی استفاده میشود. مطالعات زیستشناسی پرها نیز به شناخت تکامل پرندگان، پرواز و رفتارهای آنها کمک کرده است. پرها نمونهای کامل از هماهنگی بین زیبایی، عملکرد و سازگاری با محیط هستند که نشاندهندهی پیچیدگی و دقت طبیعت در طراحی موجودات زنده است.
کلمهی «پر» در معنای «انباشته، مملو» در زبان انگلیسی به Full / Filled / Packed ترجمه میشود.
وقتی گفته میشود چیزی «پر» است، منظور این است که آن چیز به حد ظرفیت یا تقریباً به حداکثر توان خود رسیده و فضای خالی کمی باقی مانده است. این مفهوم میتواند در مورد اشیاء فیزیکی مانند یک کیف، صندوق، جیب یا لیوان به کار رود، یا به شکل انتزاعی دربارهی ذهن، زمان یا احساسات انسان نیز استفاده شود. واژهی «پر» در این معنا، حس تکمیل، انباشته شدن و گاهی سنگینی یا فشار را منتقل میکند و نشاندهندهی ظرفیت و محدودیت در آن موقعیت است.
در کاربرد فیزیکی، وقتی میگوییم یک ظرف پر است، یعنی ماده یا اشیاء داخل آن به گونهای چیده شدهاند که جای بیشتری برای اضافه کردن وجود ندارد. این حالت میتواند مزیت داشته باشد، مانند اطمینان از استفاده کامل از فضا یا منابع، یا چالش ایجاد کند، مثل دشواری در حمل و نقل یا مدیریت آن. پر بودن در این معنا حس تکمیل و بهرهوری را منتقل میکند و همچنین نیاز به توجه برای نظم و سازماندهی دارد.
در کاربرد ذهنی یا انتزاعی، «پر» میتواند به معنی پر بودن ذهن از افکار، برنامهها یا مسئولیتها باشد. فردی که ذهنش پر است، ممکن است احساس فشار، سردرگمی یا نیاز به مدیریت دقیق زمان و انرژی داشته باشد. این معنا به ما یادآوری میکند که ظرفیت ذهنی و انرژی انسانی محدود است و باید به نحوی مدیریت شود تا عملکرد و سلامت روانی حفظ شود.
همچنین، «پر» میتواند بار احساسی نیز داشته باشد. برای مثال، وقتی کسی میگوید قلبش پر از عشق یا شادی است، منظور احساسات فراوان و شدید اوست که فضای زیادی را در درونش اشغال کردهاند. این کاربرد نشاندهندهی کامل بودن، وفور و غنا در یک جنبه از زندگی است و معمولاً حس مثبت یا عمیق بودن تجربه را منتقل میکند.
واژهی «پر» در این معنا، مفهومی چندوجهی دارد که از جسم و فضا تا ذهن و احساسات گسترده میشود. این کلمه نشاندهندهی حداکثر ظرفیت، تکمیل یا انباشته شدن است و بسته به زمینهی استفاده، میتواند حس بهرهوری، فشار، غنای احساسی یا لزوم مدیریت دقیق را منتقل کند. پر بودن، چه در اشیاء و چه در زندگی انسانی، یادآور اهمیت تعادل و توجه به ظرفیتها و منابع موجود است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پر