overfilled, overflowing, enormous, full, fraught, gushing, brimful, opulent, ample, saturated, plenteous, lush, plentiful, profuse, rife
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
با قلبی سرشار از عشق
with a heart brimful of love
سرشار از خوشبینی
overflowing with optimism
اجرایش سرشار از خلاقیت بود.
Her performance was full of inventiveness.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سرشار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرشار