آخرین به‌روزرسانی:

انباشته به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

ambaashte

congeries, cramped, heap, hill, mass, pile, pocket, ruck, stack, stockpile, store

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انباشته

  1. مترادف:
    آکنده انبوه پر سرشار لبالب مالامال متراکم مشحون ممتلی مملو
    متضاد:
    تهی خالی

ارجاع به لغت انباشته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انباشته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انباشته

لغات نزدیک انباشته

پیشنهاد بهبود معانی