آخرین به‌روزرسانی:

مالامال به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

maalaamaal

brimful, chock-full, full, saturated

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مالامال

  1. مترادف:
    آکنده انباشته پر سرشار لبالب لبریز مشحون ممتلی مملو
    متضاد:
    تهی خالی
  1. مترادف:
    بسیار زیاد کثیر فراوان

ارجاع به لغت مالامال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مالامال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مالامال

لغات نزدیک مالامال

پیشنهاد بهبود معانی