آخرین به‌روزرسانی:

بسیار به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

خیلی، زیاد

فونتیک فارسی

bes(i)yaar
صفت قید

very, many, much, a lot, exceeding, too, numerous, a great deal, greatly, plenteous, abundant, far, overly, exceedingly, immensely, extra, abundantly, copious, extensive, most, acutely, real, really

همکاری شما بسیار مهم خواهد بود.

Your cooperation will be very important.

نگاشتن چنین کتابی بسیار وقت‌گیر است.

Writing such a book is very time-consuming.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

رفتارش بسیار غیرعادی بود.

Her behavior was very abnormal.

فراوان، زیاد

فونتیک فارسی

-besy(i)aar
سازه‌ی پیوندی

a combining form meaning "a lot", "much", "many", "multi-"

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

بسیارگو

talkative

بسیار زیر

extra high

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بسیار

  1. مترادف:
    انبوه بس بسی بغایت بی‌اندازه بی‌حد بیش بی‌شمار بی‌مر بی‌نهایت جزیل خیلی زیاد سخت شدید عدیده فاحش فراوان کثیر کلان مشبع متعدد معتنابه سرشار مفرط وافر هنگفت
    متضاد:
    اندک قلیل کم

ارجاع به لغت بسیار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بسیار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بسیار

لغات نزدیک بسیار

پیشنهاد بهبود معانی