۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

خیلی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / kheyli /

عامیانه many, plenty, much, numerous, copious, plentiful, lots of, scads, a great deal of, a lot of

زیاد، بسیار

خیلی از مردم

many of the people

خیلی غذا

a lot of food

قید
فونتیک فارسی / kheyli /

very, lot, extremely, exceedingly, awfully, greatly, fulls, terribly, highly, quiet, considerably, badly, much, specially, heartily, perfectly, far, bloody, extra, real, well, rattling, mighty, whacking, awful, darned

بسیار، به‌طور شدید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

او درباره‌ی خوراکش خیلی بهانه‌گیری می‌کند.

He is very finicky about his food.

رئیس او صبح‌ها خیلی زودخشم است.

His boss is very bad-tempered in the morning.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خیلی

  1. مترادف:
    بس بسی بسیار جزیل زیاد کثیر وافر بی‌نهایت بغایت فراوان
    متضاد:
    اندک

ارجاع به لغت خیلی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خیلی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خیلی

لغات نزدیک خیلی

پیشنهاد بهبود معانی