آخرین به‌روزرسانی:

وافر به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

بسیار، فراوان

فونتیک فارسی

vaafer
صفت

abundant, plentiful, plenteous, plenitudinous, bountiful, bounteous, copious, ample, bumper, galore, much

(حافظ) سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش...

a prosperous year, good fortune, much wealth, and good cheer...

بارندگی‌های وافر

abundant precipitations

نمونه‌جمله‌های بیشتر

غذاهای وافر

food galore

بسیار وافر

superabundant, excessive, excessively

به حد وافر

abundantly, plentifully, bounteously

محصولات وافر، فراورده‌های وافر

bumper crops

وافر بودن

to be plentiful, to be abundant, to be copious, to abound

نعمت‌های خداوند وافرند.

God's blessings are plentiful

در اصفهان میوه وافر بود.

fruits were abundant in Esfahan

وافر شدن

to become plentiful or abundant, to become copious

عامیانه umpteen

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد وافر

  1. مترادف:
    بسیار بی‌حد خیلی زیاد عدیده فراوان کثیر متعدد
    متضاد:
    کم نادر

ارجاع به لغت وافر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «وافر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وافر

لغات نزدیک وافر

پیشنهاد بهبود معانی