آخرین به‌روزرسانی:

نادر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کمیاب، بی‌همتا

فونتیک فارسی

naader
صفت

rare, unusual, uncommon, singular, hard to find, phenomenal, out of the ordinary

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

این کتابخانه دارای کتاب‌های نادر زیادی است.

This library includes many rare books.

مسئله‌ای که نادر نیست

a not uncommon problem

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نادر

  1. مترادف:
    بی‌مانند شاذ شگفت طرفه طریف عجیب کمیاب نایاب نایافت
    متضاد:
    وافر

ارجاع به لغت نادر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نادر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نادر

لغات نزدیک نادر

پیشنهاد بهبود معانی