آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

کمیاب به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / kamyaab /

rare, scarce, hard to find, rara avis, uncommon, scanty, exotic, infrequent, close

rare

scarce

hard to find

rara avis

uncommon

scanty

exotic

infrequent

close

نایاب، نادر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

در طول جنگ سوخت کمیاب بود.

Fuel was scarce during the war.

شتر در اروپا کمیاب است.

Camels are rare in Europe.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کمیاب

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت کمیاب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کمیاب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کمیاب

لغات نزدیک کمیاب

پیشنهاد بهبود معانی