آخرین به‌روزرسانی:

کمیت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / kamiyyat, kammiyyat /

quantity, magnitude, quantum

مقدار

نباید بگذاریم کمیت جای کیفیت را بگیرد.

We should not let quantity oust quality.

کمیت اندازه‌پذیر

commensurable magnitude

اسم
فونتیک فارسی / komeyt /

جانورشناسی dark bay horse

نوعی اسب سیاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

کمیت به‌آرامی در میدان می‌دوید.

The dark bay horse galloped gracefully across the field.

او زیبایی کمیت را در اصطبل تحسین کرد.

She admired the beauty of the dark bay horse in the stable.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کمیت

  1. مترادف:
    چندی کمی
    متضاد:
    چگونگی کیفیت
  1. مترادف:
    مقدار

ارجاع به لغت کمیت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کمیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کمیت

لغات نزدیک کمیت

پیشنهاد بهبود معانی