آخرین به‌روزرسانی:

سخت به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

sakht

hard, difficult, severe, rigid, irresistible, violent, hard, severelyviolently, terribly, very

پوست

tempered

cutting

intractable

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سخت

  1. مترادف:
    پیچیده دشخوار دشوار شاق صعب عسیر غامض مشکل معضل معقد مغلق
    متضاد:
    آسان

سوال‌های رایج سخت

سخت به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «سخت» در زبان انگلیسی به hard یا difficult ترجمه می‌شود.

«سخت» مفهومی است که به شرایط یا کارهایی اشاره دارد که انجام آنها نیازمند تلاش، پشتکار و گاهی صبر فراوان است. وقتی می‌گوییم چیزی سخت است، معمولاً منظورمان این است که آن کار یا وضعیت آسان نیست و ممکن است با موانع، چالش‌ها یا دشواری‌هایی همراه باشد که باید بر آنها غلبه کرد. سختی می‌تواند در جنبه‌های مختلف زندگی ظاهر شود؛ از مسائل تحصیلی و کاری گرفته تا مسائل روحی و اجتماعی.

یکی از ویژگی‌های مهم شرایط سخت این است که افراد را به رشد و توسعه‌ی مهارت‌ها و توانایی‌هایشان ترغیب می‌کند. مواجهه با سختی‌ها به ما یاد می‌دهد چگونه مقاوم‌تر باشیم، مشکلات را بهتر مدیریت کنیم و راه‌حل‌های خلاقانه پیدا کنیم. البته سخت بودن یک تجربه‌ی ناخوشایند هم هست، چون گاهی با احساس ناامیدی، استرس و خستگی همراه است؛ اما پشت سر گذاشتن این شرایط دشوار، حس موفقیت و رضایت عمیقی به دنبال دارد.

سخت بودن ممکن است در موضوعات مختلف متفاوت معنا پیدا کند؛ مثلاً سختی جسمانی یعنی تحمل درد یا خستگی، سختی ذهنی به معنای تمرکز و تفکر عمیق، و سختی عاطفی یعنی مقابله با احساسات پیچیده و دردناک. این تنوع باعث می‌شود که کلمه «سخت» بسیار گسترده و قابل استفاده در موقعیت‌های متنوع باشد.

«سخت» بودن بخشی طبیعی از زندگی است که همه انسان‌ها آن را تجربه می‌کنند. گاهی اوقات همین سختی‌ها هستند که به زندگی معنا می‌بخشند و ما را قوی‌تر و مقاوم‌تر می‌سازند. پس به جای ترس از سختی، می‌توان آن را فرصتی برای رشد و پیشرفت دانست و با نگاهی مثبت به آن روبرو شد.

ارجاع به لغت سخت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سخت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سخت

لغات نزدیک سخت

پیشنهاد بهبود معانی