آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

معضل به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / mo'ze(a)l /

difficult, intricats

difficult

intricats

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد معضل

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:

سوال‌های رایج معضل

معضل به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «معضل» در زبان انگلیسی به dilemma یا در برخی زمینه‌ها problem یا predicament ترجمه می‌شود.

معضل به وضعیتی اطلاق می‌شود که فرد یا جامعه با مشکلی پیچیده، چندوجهی و معمولاً دشوار در تصمیم‌گیری روبه‌رو می‌شود. ویژگی اصلی معضل، نبود راه‌حل ساده یا رضایت‌بخش است؛ به‌طوری که انتخاب هر گزینه ممکن است پیامدهای ناخوشایند یا پیامدهای متناقضی داشته باشد. این واژه بیشتر در متون تحلیلی، فلسفی، اجتماعی یا مدیریتی کاربرد دارد و با «چالش» یا «مشکل» تفاوت‌هایی دارد، چراکه بار معنایی آن بر پیچیدگی تصمیم‌گیری و پیامدهای اخلاقی یا ساختاری تأکید دارد.

در فلسفه، «dilemma» یکی از مسائل کلاسیک در منطق و اخلاق است. برای مثال، در «معضل واگن» (Trolley Problem)، فردی باید تصمیم بگیرد که جان چند نفر را با فداکردن یک نفر نجات دهد یا نه؛ تصمیمی که در ظاهر ساده اما در باطن مملو از پیامدهای اخلاقی، روانی و اجتماعی است. معضلات اخلاقی از این نوع در طراحی هوش مصنوعی، به‌ویژه در خودروهای خودران، نیز نقش جدی ایفا می‌کنند و هنوز پاسخ قطعی برای آن‌ها یافت نشده است.

در جامعه‌شناسی، معضل به مسائل ساختاری و جمعی اطلاق می‌شود که رفع آن‌ها نیازمند همکاری گسترده، تغییر نگرش عمومی یا اصلاحات اساسی در نظام‌های اقتصادی و فرهنگی است. برای مثال، معضل بیکاری مزمن در میان جوانان، یا بحران کم‌آبی، از معضلات اجتماعی و محیط‌زیستی‌ای هستند که حل آن‌ها از توان یک فرد یا یک نهاد فراتر می‌رود. چنین معضلاتی معمولاً ریشه در عوامل تاریخی، فرهنگی و اقتصادی دارند و راه‌حل آن‌ها نیازمند زمان، سیاست‌گذاری دقیق و مشارکت چندجانبه است.

در مدیریت و کسب‌وکار، مدیران اغلب با معضلات تصمیم‌گیری مواجه‌اند، به‌ویژه زمانی که بین سود کوتاه‌مدت و پایداری بلندمدت، یا میان رضایت مشتری و صرفه‌جویی مالی، تعارضی جدی وجود دارد. چنین معضلاتی زمانی پیچیده‌تر می‌شوند که پای مسائل انسانی، مثل رضایت کارکنان یا عدالت سازمانی، در میان باشد. هنر مدیریت موفق آن است که بتواند با تحلیل دقیق داده‌ها، سنجش پیامدها و درک عمیق شرایط انسانی، بهترین تصمیم ممکن را در مواجهه با معضل اتخاذ کند.

در ادبیات و سینما، معضل ابزاری قدرتمند برای درگیر کردن ذهن مخاطب و پیشبرد روایت است. نویسندگان با قراردادن شخصیت‌ها در موقعیت‌های معضل‌آمیز، آن‌ها را مجبور به انتخاب‌های دشوار می‌کنند، که نتیجه‌اش رشد درونی شخصیت، افشای جنبه‌های پنهان آن، یا آشکارشدن پیام اخلاقی اثر است. این تکنیک باعث می‌شود خواننده یا بیننده با داستان ارتباط عمیق‌تری برقرار کند و خود نیز به تفکر اخلاقی یا اجتماعی درباره موضوع بپردازد.

معضل یا معظل یا معذل یا معزل – کدام درست است؟

شکل درست این واژه «معضل» است. «معضل» به معنای مشکل بزرگ، مسئله‌ی دشوار یا گرفتاری است و واژه‌ای عربی‌تبار است. مانند: معضل بیکاری، معضل ترافیک، معضل اجتماعی.

شکل‌های «معظل»، «معذل» و «معزل» نادرست هستند و در زبان فارسی معیار کاربرد ندارند.

ارجاع به لغت معضل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «معضل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/معضل

لغات نزدیک معضل

پیشنهاد بهبود معانی