جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
جستوجو
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
اطلاعات بیشتر
نرمافزار iOS
اطلاعات بیشتر
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
لغات جستوجو شده
وبلاگ
معنیها
مترادف و متضاد
پیچیده به انگلیسی
آخرین بهروزرسانی:
چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱
فونتیک فارسی
pichide
wrapped, rolled, twisted, crooked, [fig.] intricate
بسیار
complex
پیشنهاد و بهبود معانی
تبلیغات
(تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد پیچیده
بغرنج، درهم، سخت، غامض، مبهم، مشکل، معضل، معقد، مغلق ≠ آسان، سهل
انبوه، تابدار، شکنبرشکن، مجعد
مطوی، ملفوف
لغات نزدیک پیچیده
-
پیچیدن ناگهانی
-
پیچیدن و بالا رفتن از چیزی
- پیچیده
-
پیچیده تر شدن
-
پیچیده کردن
پیشنهاد و بهبود معانی
دریافت فست دیکشنری از طریق اپاستور
دانلود مستقیم فست دیکشنری