آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

سهل به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / sahl /

easy, simple, not difficult, facile, manageable, open-and-shut, convenient, pushover

easy

simple

not difficult

facile

manageable

open-and-shut

convenient

pushover

آسان، ساده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

او روشی سهل برای تعمیر کامپیوتر پیدا کرد.

She found an easy way to fix the computer.

دستورات سهل و واضح هستند.

The instructions are simple and clear.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سهل

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت سهل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سهل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سهل

لغات نزدیک سهل

پیشنهاد بهبود معانی