صفت تفضیلی:
slipperierصفت عالی:
slipperiestهمچنین میتوان از slippy به جای slippery استفاده کرد.
لیز، لغزنده، بیثبات، دشوار، لغزان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Snow and ice have made roads slippery.
برف و یخ جادهها را لیز کردهاند.
a slippery fish
ماهی لیز
a slippery situation
وضع دگرگونپذیر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «slippery» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slippery