فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
    آخرین به‌روزرسانی:

    Mutable

    ˈmjuːtəbl ˈmjuːtəbl

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective

    تغییرپذیر، بی‌ثبات، ناپایدار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The laws of nature are not mutable.

    قوانین طبیعت تغییرپذیر نیست.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد mutable

    1. adjective capable of or liable to change
      Synonyms:
      changeable variable unstable unsteady uncertain alterable fluctuating inconstant unreliable fickle wavering mercurial vacillating fluid erratic various variant
      Antonyms:
      immutable
    1. adjective said of conditions
      Synonyms:
      doubtful fickle

    ارجاع به لغت mutable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mutable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mutable

    لغات نزدیک mutable

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    online review out of order outside line para- pedestrian zone optician phone box phone call phone case phone number piece of paper pop music power button railway station rube آگاهاننده هلو سپهر ترنم یلدا وحید آوا همتا سهیل حدیث غزل هدیه حامی فریبا مهشید