آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Inconstant

ɪnˈkɑːnstnt ɪnˈkɒnstənt

معنی inconstant | جمله با inconstant

adjective

بی‌ثبات، بی‌وفا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

a inconstant lover

یار بی‌وفا

Inconstant economic policies hurt the country.

سیاست‌های متغیر اقتصادی به کشور ضرر می‌زند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد inconstant

ارجاع به لغت inconstant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inconstant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inconstant

لغات نزدیک inconstant

پیشنهاد بهبود معانی