صفت تفضیلی:
more unstableصفت عالی:
most unstableناپایا، ناپایدار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
Unstable snow turns into avalanche.
برف سست تبدیل به بهمن میشود.
the unstable sands of the desert
شنهای ناپابرجای صحرا
the unstable foundation of this bridge
شالودهی سست این پل
an unstable society
یک اجتماع دستخوش تغییر، جامعه بیثبات
the unstable temperament of that young poet
مزاج دمدمی آن شاعر جوان
اقتصاد بیثبات، متزلزل
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
unstable income
درآمد ناثابت (متغیر)
a very unstable world economy
یک اقتصاد جهانی کاملاً بیثبات
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unstable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unstable