فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Mobile

ˈmoʊbl ˈmoʊbəl ˈməʊbaɪl

شکل جمع:

mobiles

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

قادر به حرکت، قابل جابه‌جایی، قادر به جابه‌جا شدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

You'll be fully mobile soon.

به‌زودی قادر به حرکت خواهی بود.

After years of being bedridden, he was finally mobile again, thanks to physical therapy.

پس از سال‌ها زمین‌گیر بودن، سرانجام به لطف فیزیوتراپی دوباره قادر به حرکت شد.

adjective

سیار، متحرک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The mobile medical unit arrived at the disaster site to provide immediate medical care.

واحد پزشکی سیار برای ارائه‌ی مراقبت‌های پزشکی فوری در محل حادثه حاضر شد.

a mobile home

خانه‌ی سیار

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a mobile library

کتابخانه‌ی سیار

adjective

دارای تحرک، متحرک (گروه و جمعیت و غیره) (از نظر اجتماعی و جغرافیایی و شغلی و غیره)

The young couple enjoyed their mobile lifestyle.

زوج جوان از سبک زندگی دارای تحرک خود لذت می‌بردند.

As a mobile employee, he was always on the move.

او به‌عنوان کارمند متحرک همیشه در حال حرکت بود.

adjective

تکنولوژی موبایلی

The mobile game has become increasingly popular.

بازی موبایلی به‌طور فزاینده‌ای محبوب شده است.

The company has launched a new mobile payment system for its customers.

این شرکت سیستم پرداخت موبایلی جدیدی را برای مشتریان خود راه‌اندازی کرده است.

noun countable A1

انگلیسی بریتانیایی موبایل، تلفن همراه

He lost his mobile and had to buy a new one the next day.

موبایلش را گم کرد و روز بعد مجبور شد موبایل جدیدی بخرد.

I left my mobile at home.

تلفن همراهم را در خانه جا گذاشتم.

noun countable

انگلیسی بریتانیایی موبایل (اشاره به شماره‌ی موبایل)

Don't forget to save my mobile in your contacts.

فراموش نکنید که موبایل من را در مخاطبان خود ذخیره کنید.

Please give me your mobile so I can text you later.

لطفا موبایل خود را به من بدهید تا بعداً به شما پیامک بدهم.

noun countable

هنر تندیس جنبا، پیکره‌ی جنبا

The artist spent hours crafting a unique mobile.

این هنرمند ساعت‌ها صرف ساخت تندیس جنبای منحصر‌به‌فرد کرد.

Children giggled in delight as they watched the colorful mobile twirl and whirl above their heads.

وقتی که پیکره‌ی جنبای رنگارنگ بالای سرشان می‌چرخید و می‌چرخید، بچه‌ها از خوشحالی هرهر می‌خندیدند.

noun countable

هنر آویز معلق (پلاستیکی یا کاغذی)

I saw a mobile hanging from the ceiling of the baby's room.

دیدم آویز معلق از سقف اتاق بچه آویزان است.

The mobile's movement caught my attention as soon as I entered the room.

به محض ورود به اتاق، حرکت آویز معلق توجهم را جلب کرد.

adjective

متغیر، دگرگونی‌پذیر (چهره یا خلق‌وخو و غیره)

He had a very mobile personality.

شخصیت بسیار متغیری داشت.

His mobile face mirrors his feelings.

چهره‌ی دگرگونی‌پذیر او احساسات او را منعکس می‌کند.

suffix

وسیله‌ی نقلیه‌ی موتوری (که برای کاری خاص طراحی و ساخته شده است)

The snowmobile left tracks in the fresh snow.

ماشین برفی در برف تازه ردی از خود به جا گذاشت.

The bookmobile driver carefully parked the large vehicle.

راننده‌ی کتابخانه‌ی سیار این خودروی بزرگ را پارک کرد.

adjective informal

انگلیسی بریتانیایی ماشین‌دار

Can you give me a lift if you're mobile?

اگر ماشین‌دار هستی ممکن است مرا برسانی؟

We're mobile tonight.

امشب ماشین داریم.

adjective

سیال

Ether is a mobile liquid.

اتر یک مایع سیال است.

The mobile substance moved freely.

ماده‌ی سیال آزادانه حرکت می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mobile

  1. adjective movable, travelling
    Synonyms:
    moving portable free loose unstable unsteady fluid liquid mutable changeable motile ambulatory migratory roaming wandering itinerant nomadic migrant unsettled adaptable versatile locomotive motorized unstationary peripatetic unsteadfast
    Antonyms:
    stationary stable fixed immobile

سوال‌های رایج mobile

معنی mobile به فارسی چی میشه؟

کلمه "mobile" در زبان انگلیسی به معنای "متحرک" یا "قابل حمل" است و به اشیاء یا فناوری‌هایی اشاره دارد که به راحتی قابل جابجایی هستند. این واژه به ویژه در دنیای فناوری و ارتباطات به کاربردهای مختلفی اشاره دارد، که یکی از مهم‌ترین آن‌ها "موبایل" یا "گوشی همراه" است. در ادامه به بررسی معانی و نکات جالب درباره کلمه "mobile" خواهیم پرداخت.

تعریف و معانی

کلمه "mobile" از ریشه لاتین "mobilis" به معنای "قابل حرکت" آمده است. در زبان‌های مختلف، این واژه به اشیاء و فناوری‌هایی که قابلیت حرکت و جابجایی دارند، اطلاق می‌شود. در زمینه فناوری، "mobile" به دستگاه‌هایی اشاره دارد که به صورت بی‌سیم کار می‌کنند و معمولاً به راحتی قابل حمل هستند، مانند تلفن‌های همراه، تبلت‌ها و لپ‌تاپ‌ها.

گوشی‌های هوشمند

با ورود گوشی‌های هوشمند، مفهوم "mobile" به معنای واقعی خود در زندگی روزمره ما پیاده‌سازی شد. گوشی‌های هوشمند نه تنها برای برقراری تماس و ارسال پیام کاربرد دارند، بلکه به عنوان ابزارهایی برای دسترسی به اینترنت، شبکه‌های اجتماعی، بازی‌ها و برنامه‌های مختلف نیز استفاده می‌شوند. این دستگاه‌ها به کاربران این امکان را می‌دهند که به اطلاعات و خدمات مختلف از هر نقطه‌ای دسترسی داشته باشند.

تکنولوژی‌های مرتبط

در دنیای موبایل، تکنولوژی‌های مختلفی وجود دارند که به بهبود عملکرد و قابلیت‌های دستگاه‌های قابل حمل کمک می‌کنند. از جمله این تکنولوژی‌ها می‌توان به 4G و 5G اشاره کرد که سرعت اینترنت را به طور چشمگیری افزایش می‌دهند. همچنین تکنولوژی‌هایی مانند GPS، بلوتوث و NFC نیز باعث شده‌اند که امکانات بیشتری برای کاربران فراهم شود.

اپلیکیشن‌ها و خدمات

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های موبایل، وجود اپلیکیشن‌ها و خدمات متنوع است. هزاران اپلیکیشن مختلف در دسته‌های گوناگون وجود دارند که به کاربران این امکان را می‌دهند که کارهای مختلفی را به راحتی انجام دهند؛ از خرید آنلاین و مدیریت مالی گرفته تا یادگیری زبان و بازی‌های سرگرم‌کننده.

تأثیرات اجتماعی و فرهنگی

گسترش موبایل‌ها تأثیرات زیادی بر روی جامعه و فرهنگ داشته است. ارتباطات سریع‌تر و آسان‌تر، موجب شده است که افراد به راحتی با یکدیگر در ارتباط باشند و اطلاعات را به سرعت به اشتراک بگذارند. این امر همچنین باعث تغییر در شیوه‌های کسب‌وکار و تجارت شده و فرصت‌های جدیدی را برای کارآفرینان و شرکت‌ها فراهم کرده است.

چالش‌ها و نگرانی‌ها

با وجود مزایای فراوان، استفاده از دستگاه‌های موبایل نیز چالش‌ها و نگرانی‌هایی را به همراه دارد. از جمله این چالش‌ها می‌توان به مسائل حریم خصوصی، اعتیاد به گوشی‌های هوشمند و تأثیرات منفی بر روی روابط اجتماعی اشاره کرد.

ارجاع به لغت mobile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mobile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mobile

لغات نزدیک mobile

پیشنهاد بهبود معانی