فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Portable

ˈpɔːrt̬əbl ˈpɔːtəbl

صفت تفضیلی:

more portable

صفت عالی:

most portable

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun adjective C1

قابل حمل‌ونقل، سفری، سبک، ترابرپذیر، دستی

noun adjective

قابل حمل، قابل انتقال، سبک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

a portable radio

رادیوی قابل‌حمل

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد portable

  1. adjective easily transported
    Synonyms:
    light handy compact manageable convenient transportable movable lightweight easily carried haulable wieldy conveyable cartable carriageable portative
    Antonyms:
    clumsy cumbersome

ارجاع به لغت portable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «portable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/portable

لغات نزدیک portable

پیشنهاد بهبود معانی