فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Portal

ˈpɔːrtl ˈpɔːtl

شکل جمع:

portals

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

باب، سر در، دروازه، مدخل، ایوان، سیاهرگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

a portal vein

سیاهرگ باب کبد

I was standing at the portals of good fortune.

در آستانه‌ی خوشبختی ایستاده بودم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد portal

  1. noun hole or door in vessel
    Synonyms:
    opening entrance entry doorway way in gate gateway entryway ingress

ارجاع به لغت portal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «portal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/portal

لغات نزدیک portal

پیشنهاد بهبود معانی