شکل جمع:
portalsباب، سر در، دروازه، مدخل، ایوان، سیاهرگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a portal vein
سیاهرگ باب کبد
I was standing at the portals of good fortune.
در آستانهی خوشبختی ایستاده بودم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «portal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/portal