گذشتهی ساده:
reportedشکل سوم:
reportedسومشخص مفرد:
reportsوجه وصفی حال:
reportingشکل جمع:
reportsگزارش دادن، گزارش کردن، اعلام کردن، اطلاع دادن، خبر دادن، شرح دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
a commentator who reports the football game
گزارشگری که مسابقهی فوتبال را گزارش میکند
Children must report for class every day.
بچهها باید هر روز در کلاس حاضر باشند.
Only report what I said not what you think I said.
فقط آنچه را که گفتم شرح بده، نه آنچه را که فکر میکنی گفتم.
As soon as he arrived in town, he went to the base and reported for duty.
به محض این که وارد شهر شد به پادگان رفت و خود را برای انجام وظیفه معرفی کرد.
Fiction should confine itself to reporting emotion and behavior.
داستان باید به بیان احساس و رفتار محدود باشد.
to report a car accident to the police
تصادف اتومبیل را به پلیس اطلاع دادن
They reported that they had gotten married secretly.
آنها اعلام کردند که مخفیانه ازدواج کردهاند.
A child came to the door and reported her asleep.
بچهای جلو در آمد و خبر داد که او خواب است.
A sailor reported land ahead.
ملوانی اطلاع داد که خشکی نزدیک است.
He reports the news every night from the radio.
او هر شب اخبار را از رادیو گزارش میدهد.
The news is reported twice a day.
اخبار روزی دو بار گزارش میشود.
the reporter assigned to report the trial
خبرنگار مأمور گزارش دادن محاکمه
گزارش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a weather report
گزارش وضع هوا
The committee will publish its report tomorrow.
فردا کمیسیون گزارش خود را منتشر خواهد کرد.
news report
گزارش اخبار
a stock market report
گزارش وضع بازار سهام
شایعه، چو، چغلی
A report was circulating that he was ill.
شایعه شده بود که بیمار است.
شایعه کردن، چو انداختن
It was widely reported that he had another wife in Tabriz.
چو افتاده بود که او یک زن دیگر در تبریز دارد.
شهرت، آوازه
a man of good report
مردی خوشنام
Evil report followed her everywhere she went.
هرکجا که میرفت بدنامی او را تعقیب میکرد.
صدا
The roar of airplane engines and the sharp reports of opening parachutes filled the sky.
غرش موتور هواپیماها و صدای باز شدن چترهای نجات آسمان را پر کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «report» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/report