با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

باسن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • اندازه دور کفل، پهنای نشیمن‌گاه انسان
  • فونتیک فارسی

    baasan
  • اسم
    hips, buttocks
    • - زنی با باسن پهن و کمر باریک

    • - a woman with broad hips and a narrow waist
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد باسن

ارجاع به لغت باسن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باسن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/باسن

لغات نزدیک باسن

پیشنهاد بهبود معانی