learned, knowledgeable, scholarly, erudite
استادم در زمینهی فیزیک کیهانی بسیار باسواد است.
My professor is extremely knowledgeable in the field of astrophysics.
او سرآشپز باسوادی است که به تکنیکهای آشپزی زیادی تسلط یافته و به راحتی غذاهای خوشمزهای میپزد.
She is a knowledgeable chef who has mastered various cooking techniques and can create delicious dishes with ease.
lettered, literate, able to read and write
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جمعیت باسواد کشور بهطور قابلتوجهی در دههی گذشته افزایش یافته است.
The literate population of the country has increased significantly over the past decade.
یک شخص باسواد میتواند به زبان مادریاش بخواند و بنویسد.
A literate person is able to read and write in their native language.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «باسواد» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باسواد