حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
باسن به انگلیسی
معنی و نمونهجملهها
اسم
فونتیک فارسی / baasan /
hips, buttocks
hips
buttocks
اندازه دور کفل، پهنای نشیمنگاه انسان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بزرگترین ماهیچه در بدن انسان، ماهیچهی سرینی بزرگ یا باسن است.
The single biggest muscle in the human body is the gluteus maximus, or the buttocks.
زنی با باسن پهن و کمر باریک
a woman with broad hips and a narrow waist
مترادف و متضاد باسن
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
مترادف:
ارجاع به لغت باسن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «باسن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باسن
لغات نزدیک باسن
- - باسمهکاری
- - باسمه کاری کردن
- - باسن
- - باسواد
- - باسون
