شکل جمع:
pixelsآمیزواج پیکسل (هر یک از عناصر گسستهی کوچک در تلویزیون یا نمایشگر و غیره که با هم یک تصویر را تشکیل میدهند)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی آمیزواج
I can see every detail in this photo thanks to the high number of pixels.
میتوانم تمام جزئیات این عکس را به لطف تعداد بالای پیکسلها ببینم.
I noticed a dead pixel on my computer monitor.
متوجه یک پیکسل سوخته در نمایشگرم شدم.
پیکسل (هر یک از عناصر آشکارساز حسگر نوری حالت جامد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This device measures the intensity of light hitting each individual pixel.
این دستگاه شدت تابش نور به هر پیکسل را اندازهگیری میکند.
The optical sensor scans each individual pixel.
حسگر نوری تکتک پیکسل ها را اسکن میکند.
شکل جمع pixel در زبان انگلیسی pixels است.
کلمهی pixel در زبان فارسی به «پیکسل» ترجمه میشود.
پیکسل کوچکترین واحد سازندهی یک تصویر دیجیتال است و در واقع نقطهای از نور یا رنگ به شمار میآید که با تجمع میلیونها نمونه از آن، یک تصویر کامل بر روی صفحهنمایش شکل میگیرد. هر پیکسل دارای اطلاعات مربوط به رنگ و میزان روشنایی است و با تغییر همین مقادیر، تصویر نهایی شکل میگیرد. بنابراین کیفیت، وضوح و جزئیات یک تصویر دیجیتال وابسته به تعداد و تراکم پیکسلها است.
پیکسلها معمولاً در قالب شبکهای منظم کنار هم قرار میگیرند و هرکدام بهوسیلهی سه مؤلفهی اصلی رنگی—قرمز، سبز و آبی—مقدار رنگ نهایی خود را تشکیل میدهند. وقتی این نقاط از فاصلهی مناسب مشاهده میشوند، چشم انسان آنها را به صورت یک تصویر پیوسته و بدون مرزهای جداگانه میبیند. این ویژگی بر اساس نحوهی پردازش دیداری انسان شکل میگیرد و اساس ساخت تصاویر دیجیتال و نمایشگرها را تشکیل میدهد.
مفهوم پیکسل در حوزههای مختلف فناوری مانند عکاسی دیجیتال، مانیتورها، تلفنهای هوشمند، تلویزیونها و نرمافزارهای گرافیکی کاربرد فراوان دارد. در این حوزهها، وضوح تصویری معمولاً با تعداد پیکسلها سنجیده میشود. برای مثال عبارتهایی مانند Full HD یا 4K به تعداد پیکسلهای موجود در تصویر اشاره دارند که هر چه این مقدار بیشتر باشد، تصویر واضحتر و جزئیات بیشتری قابل مشاهده است.
پیکسلها نهتنها در نمایش تصاویر، بلکه در فرایند ثبت آنها نیز نقشی اساسی دارند. حسگرهای دوربینهای دیجیتال از مجموعهای از پیکسلهای حساس به نور تشکیل شدهاند که هرکدام میزان نور دریافتی را به اطلاعات دیجیتال تبدیل میکنند. به همین دلیل، تعداد و کیفیت پیکسلهای حسگر در تعیین کیفیت نهایی عکس نقش مهمی ایفا میکند.
از منظر کاربردهای تخصصی، پیکسلها مبنای تحلیلهای گرافیکی، طراحی دیجیتال و حتی پردازش تصویر هستند. الگوریتمهای رایانهای برای شناسایی الگو، پردازش رنگ، تشخیص چهره یا تجزیهوتحلیل ویدئو، با دادههای پیکسلی کار میکنند و اطلاعات را در سطح همین نقاط کوچک بررسی و تفسیر مینمایند. پیکسل نه تنها یک نقطهی سادهی تصویری، بلکه واحد بنیادین درک ماشینی و انسانی از تصاویر دیجیتال است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pixel» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pixel