گذشتهی ساده:
reportedشکل سوم:
reportedسومشخص مفرد:
reportsگزارشدهی، گزارشنویسی، گزارشگیری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
annual reporting
گزارشگیری سالانه
Questions had been raised about the objectivity and quality of his reporting.
شبهههایی در مورد بیطرفی و کیفیت گزارشنویسی او مطرح شده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reporting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reporting