آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲ تیر ۱۴۰۴

    Coming

    ˈkʌmɪŋ ˈkʌmɪŋ

    شکل جمع:

    comings

    معنی coming | جمله با coming

    adjective

    آینده، پیش‌رو، آتی، درپیش، نزدیک

    The new regulations will take effect in the coming weeks.

    مقررات جدید در هفته‌های پیش‌رو اجرا خواهند شد.

    The team is preparing for the coming season with a lot of enthusiasm.

    تیم برای فصل آتی با شور‌و‌شوق زیادی آماده می‌شود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    during the coming weeks

    طی هفته‌های آینده

    noun countable uncountable

    آمدن، فرارسیدن، ظهور، از راه رسیدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    I eagerly anticipated the coming of my birthday celebration.

    من با اشتیاق منتظر فرارسیدن جشن تولدم بودم.

    The coming of the storm caused a lot of concern in the town.

    از راه رسیدن طوفان، نگرانی زیادی در شهر ایجاد کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد coming

    1. adjective approaching, promising
      Synonyms:
      near close immediate next future expected impending approaching about to happen forthcoming advancing nigh imminent oncoming prospective at hand drawing near getting near nearing in view subsequent up-and-coming promising anticipated due certain in store to be converging almost on one in the offing aspiring ordained fated predestined en route progressing gaining upon pursuing running after in the wind foreseen docking preparing deserving marked eventual
    1. noun arrival
      Synonyms:
      arrival approach reception landing advent accession
      Antonyms:
      departure leaving going exit departing

    Idioms

    have something coming to one

    استحقاق داشتن، سزاوار بودن

    coming attractions

    (امریکا - در سینماها) برنامه‌های آینده

    everything is coming up roses

    آینده درخشان است

    what is the world coming to?

    (برای بیان ناخشنودی یا شکایت یا بدبینی) این چه وضعی است؟، دنیا خراب است!

    سوال‌های رایج coming

    معنی coming به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی Coming در زبان فارسی به «آمدن» یا «در راه بودن» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی Coming شکلی از فعل Come است که معمولاً به زمان حال استمراری یا آینده‌ی نزدیک اشاره دارد. در بسیاری از موارد، این واژه نشان‌دهنده‌ی حرکتی به سمت گوینده، یا وقوع رویدادی در آینده‌ی نزدیک است. این کاربرد هم در موقعیت‌های روزمره و هم در متون رسمی و ادبی به چشم می‌خورد. معنای اصلی آن، نزدیکی زمانی یا مکانی به رویدادی یا شخصی است که در حال حرکت به سمت نقطه‌ای خاص است.

    در مکالمات روزمره، استفاده از "Coming" برای اشاره به حرکت فیزیکی به‌سوی فردی یا مکانی بسیار رایج است. برای مثال، جمله‌ی "I'm coming" به‌معنای "الان میام" یا "در راه هستم" است. این کاربرد معمولاً هنگام پاسخ‌گویی به یک دعوت یا زمانی‌که فردی منتظر شماست، استفاده می‌شود. این واژه در عین سادگی، کاربردی فراگیر دارد و بخش مهمی از زبان گفتاری را تشکیل می‌دهد، چرا که بر فعالیت و پاسخ‌گویی سریع دلالت دارد.

    در متون خبری، تبلیغاتی یا رسمی، "Coming" اغلب برای اعلام رخدادهای آینده استفاده می‌شود. عباراتی نظیر "Coming Soon" یا "Coming This Fall" بسیار رایج‌اند و به محصول، رویداد یا محتوایی اشاره دارند که قرار است در آینده‌ای نزدیک عرضه یا رخ دهد. استفاده از این واژه در چنین ساختارهایی نه‌تنها اطلاع‌رسانی است، بلکه نوعی ابزار بازاریابی نیز محسوب می‌شود؛ زیرا با ایجاد حس انتظار، توجه مخاطب را جلب می‌کند و نوعی کنجکاوی به‌وجود می‌آورد.

    در حوزه‌ی ادبیات و هنر نیز واژه‌ی "Coming" به‌عنوان نمادی از تغییر، آغاز یا تحول استفاده می‌شود. بسیاری از داستان‌ها و شعرها از "آمدن" شخصیت یا رویدادی به‌عنوان نقطه‌ی آغاز تحول داستان بهره می‌برند. ترکیب‌هایی مانند "the coming of age" نیز به دوران بلوغ و رشد فکری اشاره دارد و در رمان‌ها یا فیلم‌هایی با محوریت نوجوانی بسیار رایج است. در این زمینه، "Coming" علاوه بر معنای فیزیکی، بار معنایی روانی، نمادین یا فلسفی هم دارد.

    از نظر ساختار زبانی، "Coming" به عنوان فعل ing‌دار (gerund یا present participle) در بسیاری از جملات پیرو یا ترکیبی کاربرد دارد. برای مثال، در جمله‌ی "The coming months will be difficult" این واژه به ماه‌هایی در آینده اشاره دارد و به‌عنوان صفت برای «months» عمل می‌کند. در نتیجه، "Coming" در دستور زبان نیز نقشی کلیدی دارد و توانایی انعطاف‌پذیری آن در ساختارهای مختلف، باعث شده که در تمامی سطوح زبان انگلیسی – از محاوره‌ای تا آکادمیک – حضوری پررنگ داشته باشد.

    شکل جمع coming چی میشه؟

    شکل جمع coming در زبان انگلیسی comings است.

    ارجاع به لغت coming

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «coming» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coming

    لغات نزدیک coming

    • - comice
    • - cominform
    • - coming
    • - coming attractions
    • - comintern
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.