نهایی، پایانی، متعاقب (آنچه در آخر یا در نتیجهی یک سلسلهرویداد بیاید)
our eventual success
کامیابی نهایی ما
After years of hard work, she finally achieved her eventual goal of becoming a successful entrepreneur.
پس از سالها تلاش، سرانجام به هدف پایانی خود یعنی تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق رسید.
قدیمی مشروط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The outcome of the trial is eventual upon the testimony of the witnesses.
نتیجهی محاکمه مشروط به شهادت شهود است.
Our success is eventual upon securing the necessary funding.
موفقیت ما مشروط به تأمین بودجهی لازم است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «eventual» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eventual