امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Ulterior

    ʌlˈtɪriər ʌlˈtɪriə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    بعدی، آن طرف، در درجه دوم اهمیت، نهان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - his ulterior actions
    - اعمال بعدی او
    - ulterior regions
    - نواحی دورتر
    - without any purpose, immediate or ulterior
    - بدون هیچ هدف فعلی یا بعدی
    - ulterior motives
    - انگیزه‌های نهانی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ulterior

    1. adjective secret; pertaining to a hidden goal
      Synonyms:
      hidden concealed covert guarded obscure ambiguous equivocal enigmatic cryptic implied dark shrouded under cover under wraps undisclosed personal secondary selfish remote buried obscured unsaid undivulged unexpressed privy
      Antonyms:
      known public overt expressed

    ارجاع به لغت ulterior

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ulterior» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ulterior

    لغات نزدیک ulterior

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی