با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Guarded

ˈɡɑːrdɪd ˈɡɑːdɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    guards
  • وجه وصفی حال:

    guarding
  • صفت تفضیلی:

    more guarded
  • صفت عالی:

    most guarded

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ملاحظه‌کار، بااحتیاط، سنجیده، نگهداری‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- a guarded reply
- جواب محتاطانه
- A patient in guarded condition.
- بیماری که در وضع وخیم و غیرقابل‌پیش‌بینی قرار دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد guarded

  1. adjective suspicious
    Synonyms: attentive, cagey, calculating, canny, careful, cautious, chary, circumspect, discreet, gingerly, leery, noncommittal, on the lookout, overcautious, prudent, reserved, restrained, reticent, safe, vigilant, wary, watchful, with eyes peeled
    Antonyms: careless, incautious, unguarded, unsuspicious, unwatchful

Collocations

ارجاع به لغت guarded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «guarded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/guarded

لغات نزدیک guarded

پیشنهاد بهبود معانی