امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Reserved

rɪˈzɜrːvd rɪˈzɜːvd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    reserves
  • وجه وصفی حال:

    reserving
  • صفت تفضیلی:

    more reserved
  • صفت عالی:

    most reserved

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
خوددار، تودار (در گفتار و کردار)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- She is a reserved person who prefers to keep her thoughts and feelings to herself.
- او فردی خوددار است که ترجیح می‌دهد افکار و احساسات خود را برای خود نگه دارد.
- Despite his reserved nature, he had a lot of wisdom.
- علی‌رغم ذات تودارش، از درایت فراوانی برخوردار بود.
adjective
رزرو شده، کنار گذاشته‌شده (بلیت و صندلی و غیره)
- The reserved seats at the theater were comfortable.
- صندلی‌های رزرو شده‌ی سالن تئاتر راحت بودند.
- The reserved section of the restaurant was much quieter than the rest.
- بخش کنار گذاشته‌شده‌ی رستوران بسیار ساکت‌تر از بقیه‌ی بخش‌ها بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reserved

  1. adjective silent, unsociable; constrained
    Synonyms:
    aloof backward bashful cautious ceremonious close close-mouthed cold collected composed conventional cool demure diffident distant eremitic formal frigid gentle icy mild misanthropic modest noncommittal offish peaceful placid prim quiet reclusive restrained reticent retiring secretive sedate self-contained serene shy soft-spoken solitary standoffish taciturn unapproachable uncommunicative uncompanionable undemonstrative unresponsive withdrawn
    Antonyms:
    extroverted friendly outgoing sociable
  1. adjective held for future use
    Synonyms:
    appropriated arrogated booked claimed engaged kept laid away limited preempted private qualified restricted retained roped off set apart set aside spoken for taken
    Antonyms:
    given offered unreserved

ارجاع به لغت reserved

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reserved» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reserved

لغات نزدیک reserved

پیشنهاد بهبود معانی