آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Standoffish

stændˈɒfɪʃ stændˈɒfɪʃ

معنی standoffish | جمله با standoffish

adjective informal

(فرد) سرد، غیرصمیمی، کناره‌گیر، خشک، نجوش، منزوی، دیرجوش، گوشه‌گیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She was always standoffish, never letting anyone get too close to her.

او همیشه کناره‌گیر بود و هرگز اجازه نمی‌داد کسی خیلی به او نزدیک شود.

She had a standoffish demeanor that made it hard to approach her.

او رفتاری غیرصمیمی داشت که نزدیک شدن به او را سخت می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد standoffish

ارجاع به لغت standoffish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «standoffish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/standoffish

لغات نزدیک standoffish

پیشنهاد بهبود معانی