امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Standoff

ˈstændɑːf ˈstændɒf
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    standoffs

معنی‌ها

noun adjective
ایستاده در کنار، کناره‌گیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun adjective
کناره‌گیری
noun adjective
رجوع شود به: standoffish
noun adjective
پارسنگ، برابر‌ساز، هم‌سنگ‌ساز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد standoff

  1. noun draw, tie
    Synonyms: dead heat, deadlock, drawn battle, even game, impasse, level, Mexican standoff, stalemate, toss-up, wash

ارجاع به لغت standoff

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «standoff» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/standoff

لغات نزدیک standoff

پیشنهاد بهبود معانی