فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Standoff

ˈstændɑːf ˈstændɒf

شکل جمع:

standoffs

معنی‌ها

noun adjective

ایستاده در کنار، کناره‌گیر

noun adjective

کناره‌گیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
noun adjective

رجوع شود به: standoffish

noun adjective

پارسنگ، برابر‌ساز، هم‌سنگ‌ساز

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد standoff

  1. noun draw, tie
    Synonyms:
    tie deadlock stalemate impasse level toss-up even game drawn battle wash Mexican standoff

ارجاع به لغت standoff

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «standoff» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/standoff

لغات نزدیک standoff

پیشنهاد بهبود معانی