حرکت ناپایدار، حرکت لرزشی، حرکت نامنظم (حرکتی که با تغییرات ناگهانی و غیرپیوسته در سرعت یا جهت همراه است)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her jerky movement while dancing caught everyone's attention.
حرکات نامنظم او درحین رقص توجه همه را به خود جلب کرد.
The car's jerky movement on the bumpy road caused everyone inside to feel uneasy.
حرکت ناپایدار ماشین در جادهی پردستانداز باعث شد همهی افراد داخل آن احساس ناراحتی کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «jerky movement» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jerky-movement